در «سی.ان.ان»، یک خبرنگار خوب حدود بیست هزار دلار حقوق میگیرد و ارقامی که رسانهها در دنیا به کارکنان خود میدهند، با کشور ما قابل مقایسه نیست، پرسنل رسانه در این کشورها پس از رشتههای ورزشی و هنری، بیشترین حقوق را دریافت میکنند
بررسی وضعیت رسانههای بینالمللی از رقابت نابرابر شبکههای بینالملل ایرانی با همتاهای خارجی خود حکایت دارد.
به گزارش «تابناک»، لنین بنیانگذار روسیه کمونیستی، در نوشتهها و سخنرانیهای خود پیش از شکلگیری انقلاب کمونیستی 1917 میگفت: «به من یک کاغذ و قلم با یک چاپخانه بدهید تا یک حکومت را سرنگون کنم». دو دهه بعد هیتلر در آلمان با سوءاستفاده از تأثیر مطبوعات، زمینه شکلگیری روانی جنگ دوم جهانی را فراهم آورد و در جنگ دوم نیز «گوبلز»، وزیر تبلیغات وی با استفاده از قدرت رادیو در بسیج و تهییج افکار عمومی داخلی و خارجی، توانست در جنگ جهانی دوم، عملیات روانی را علیه متفقان به ویژه انگلیس ساماندهی کند.
از دهه نود میلادی با پیشرفتهای شگرف در فناوریهای ارتباطی ـ اطلاعاتی، شبکههای تلویزیونی بینالمللی پا به عرصه تعاملات بینالمللی گذاردند و نقش رسانه در تأثیرگذاری بر افکار عمومی جهانی، بسیار پررنگتر شد. شبکه CNN در جنگ اول خلیج فارس صحنه کارزار را به خانههای مردم آورد و تصاویر میدان جنگ را در کوتاهترین زمان به منازل بینندگان خود میبرد.
در عین حال، تأثیر چنین رسانه فراملی، مورد توجه ایران نیز قرار گرفت؛ بنابراین، در دو دهه گذشته شکلگیری شبکههای تلویزیونی خبری با برد فراملی با اهداف گوناگونی چون کسب بازار تجارت خبر و درآمد و یا حفظ هویت ملی، حفظ قدرت و نفوذ منطقهای، فرافکنی در عرصه بینالمللی و حفظ برتری و سلطه در عرصه جهانی صورت گرفت.
ایران نیز با توجه به مزیتهای فناوریهای جدید ارتباطی و بهرهگیری قدرت این رسانهها، رسانههای تازه وارد را پذیرفت و به استخدام درآورد و نقش ابزاری رسانهها را از نگاهها دور نداشت. در استراتژی رسانهای جمهوری اسلامی ایران نیز به اهمیت حضور در عرصههای جهانی و بینالمللی تأکید و تدوین «افق رسانه ملی» نیز بدان اشاره شده است.
گذشته از این، ایجاد چنین رسانه بینالمللی با چالشهایی نیز روبهرو است. از این روی، سرافراز، معاون برون مرزی صدا و سیما درباره نقش منابع مالی در راهاندازی شبکههای خبری بینالمللی میگوید: «معمولا شبکههای بینالمللی که در سالهای اخیر راهاندازی شدهاند، نیروهای حرفهای به خدمت گرفتهاند؛ برای مثال، الجزیره پس از تعطیلی بخش عربی شبکه «بی.بی.سی»، بهترین و کارآمدترین نیروها و استخوانبندی اصلی آن شبکه اعم از نیروها و سردبیران اصلیاش که آموزشها و تجارب خود را در جایی دیگر دیده بودند، به قطر کشاند و این شبکه را شکل داد. از آن پس دیگر شبکههای خبری عرب زبان نیز که بعدها به جرگه این رسانهها پیوستند، از همین روش و با مدیریت پول بهره جستند؛ العربیه نمونه این طیف رسانههاست که توانست با پهن کردن توری پرپول، بهترین مجریان الجزیره را جذب این شبکه کند.»
این در حالی است که امکانات رسانههای ایرانی بسیار کمتر از رسانههای غربی و حتی کشورهای عربی است؛ برای مثال شبکه العالم از لحاظ بهرهمندی از تجهیزات و منابع مالی، به هیچ وجه در شرایط برابر نیست.
بررسی وضعیت رسانههایی از جمله العربیه، الجزیره، شبکه الحره، گاردین و Franc 24 و... مقایسه این رسانههای جهانی با رسانههای ایرانی بینالمللی، وضعیت خوبی را برای بعد فراملی ایران نمایان نمیسازد.
بنا بر این گزارش، بودجه شبکههای فراملی کشورمان بسیار ناچیز است، حال آن که بودجه شبکه العالم، سالانه حدود ده میلیون دلار و شبکه «پرس.تی.وی» نیز اندکی بیشتر است.
در «سی.ان.ان»، یک خبرنگار خوب حدود بیست هزار دلار حقوق میگیرد و ارقامی که رسانهها در دنیا به کارکنان خود میدهند، با کشور ما قابل مقایسه نیست. پرسنل رسانه در این کشورها پس از رشتههای ورزشی و هنری بیشترین حقوق را دریافت میکنند. آنها حتی از حقوقی که وزارت خارجه این کشورها به کارکنان خود میدهند، حقوق بیشتری میگیرند، چون برای آنها رسانه اهمیت بیشتری دارد.
شبکههای فراملی ما برای جذب پرسنل حرفهای به ویژه گویندگان، مجریان و خبرنگاران برجسته با مشکل زیادی روبهرو هستند و راضی نگه داشتن پرسنل و حفظ آنها، چالشی اساسی برای این شبکههاست.
البته شبکههای بینالمللی برای سر پا ایستادن و استمرار حیات خود به درآمدزایی نیز میاندیشند، به ویژه به پخش آگهیهای تجاری.
به گفته مسئولان فاکس نیوز، شبکه بدون آگهی تهی به نظر میرسد. سرافراز میگوید: برای داشتن آگهی در حال برنامهریزی هستیم، اما پخش آگهی برای یک شبکه خبری کار سادهای نیست. پخش آگهی در شبکههایی که اولویت اساسی خود را سرگرمی سریال و فیلم قرار دادهاند، راحتتر است تا یک شبکه خبری البته برنامهریزی و سازماندهی این کار شده است و تعدادی نیز جذب کردهایم.